عاشقانه
عاشقانه

 

واقعیت این است که سرقت اندیشه ، تفکر و گفتار در هر ثانیه اتفاق می افتد . همین لحظه ای که شما در حال خواندن این مطلب هستید ، سارقانی در دنیای مجازی در حال کپی و پیست کردن مطالب وبلاگها و وبسایت ها هستند. سارقانی که نام خود را وبلاگ نویس یا مدیر سایت می گذارند.
بعضی ها معتقد هستند که کپی برداری از مطالب دیگران ، باعث رشد فکری و پیشرفت علم می شود . در حالی که اینگونه فکر کردن کاملا اشتباه است ، انسان هیچ وقت با کپی کردن از دیگران نمی تواند برای خود جایگاهی کسب کند ، به قول مولوی : “خلق را تقلیدشان بر باد داد ، ای دو صد لعنت بر این تقلید باد” . در واقع تحقیقی که توسط تقلید برآورد شده باشد ، نشان دهند دانش و پیشرفت نیست بلکه مایه شرمساری است .
اینکه کسی برود و نظریه بولوم ، نویسنده و منتقد آمریکایی ، را در مورد تراژدی هملت به عنوان تحقیق عرضه کند ، نشان دهند این نیست که شخص اینقدر پیشرفت کرده که توانسته از ایده بولوم استفاده کند ! نشان دهنده جهالت و نادانی این فرد در خصوص جمع آوری اطلاعات است. این شخص ، با کپی برداری ایده بولوم ثابت کرده است که هیچ سواد و دانشی در مورد تراژدی هملت ندارد و اصلا گزینه ای دیگری برای نوشته ی خود نیافته و به همین دلیل دست به سرقت ادبی زده است. باید بدانید که دزدی و سرقت هنر نیست ، خلق یک اثر هنر است !
ولی همین سرقت ادبی می تواند اصلاح شود ، یعنی اینکه شما ایده و نظریه جدیدی در رابطه با تراژی هملت ارائه دهید و با استناد به گفته های بولوم ، اندیشه های خود را اثبات کنید. آنوقت دیگر مرتکب سرقت نشده اید ، به این نوع حرکت می گویند تحقیق ، نه اینکه بروید و ایده بولوم را دزدی و تقلید کنید.

بنده نمی خواهم شخص خاصی را به سرقت اندیشه ، تفکر و گفتار متهم کنم . مخاطب بنده ، سارقانی هستند که با سرقت اندیشه های دیگران سعی می کنند جایگاهی همانند او را کسب کنند. زمانی که شما مرتکب سرقت از این نوع می شوید ، باید با شما همانطور رفتار شود که با یک سارق بانک یا یک سارق مسلح برخورد می شود. کسی که مرتکب سرقت اندیشه و تفکر می شود به مراتب منفورتر از یک سارق عادی است.
و خطاب به وبلاگنویسانی که مطالب دیگران را کپی و پیست کرده و منبع اصلی را یاد نمی کنند ، باید بگویم که افکارتان اینقدر کوچک و ذهنیات شما اینقدر خام هستند که جرات اثبات دزدی خود را ندارید و می خواهید با برچسب “ایده و الگو برداری” دزدی خود را توجیح کنید. چون هزاران نفر اقدام به دزدی می کنند ، شما هم نباید این کار را انجام دهید ! یا اینکه چون فلانی آدم کشت ، شما هم بروید و آدم بکشید !
سعی کنید اعمال ناپسند خود را به دیگران نسبت ندهید و مثل یک مرد بیاستید و بگویید که مرتکب “سرقت اندیشه ، تفکر و گفتار” شده اید ، نه اینکه بگویید چون فلانی کرد ، من هم کردم ! یا اینکه شیفته کار فلانی شدم و آن را برای خودم برداشتم! بگویید افکار و ذهنیات نویسنده ، طراح و خالق اثر بر قوه تخیل و خلاقیت شما غلبه کرد و شما مثل یک بازنده تسلیم گفته های او شدید !

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





ارسال در تاريخ یک شنبه 16 خرداد 1390برچسب:, توسط رضا